مهندس بهمن ایزدی، دبیر تشکل زیستمحیطی کانون سبز فارس، در گفتوگو با همشهری گفت: متأسفانه بیابانهای کشور هم مثل کوهها که متولی خاصی ندارند هر از گاهی دستخوش تخریبهای گستردهای میشوند درحالیکه بیابانها هم در چرخه محیطزیست جایگاه خاص خود را دارند و نباید با دخالتهای غیرمسئولانه این بخش از میراث طبیعی را تخریب کرد. آنچه در کلوتهای شهداد اتفاق افتاد در واقع ناشی از بیتوجهی مسئولان به بیابان است. این در حالی است که بیابان لوت، تنها یک بیابان معمولی نیست بلکه عرصهای است که بخشی از زیباترین سازههای طبیعی را در خود جای داده است.
وی در ادامه گفت: اینکه در منطقه کویر لوت، مخابرات بهدنبال تقویت سیستم ارتباطی است جای تقدیر دارد اما دستاندرکاران ذیربط میتوانستند با استعلام از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در منطقه مشغول فعالیت شوند ضمن آنکه به جای استفاده از کلوتها برای نصب دکل میتوانستند از گزینههای دیگری استفاده کنند.ایزدی تصریح کرد: متأسفانه مسئولان میراث فرهنگی هم نسبت به این تخریبها واکنشی نشان ندادهاند درحالیکه انتظار میرفت با آگاهی از ماجرا مانع ادامه فعالیت در این عرصه شوند یا پیمانکار را ملزم به استفاده از سازههای دیگر برای نصب دکل مورد نظر کنند.
آنطور که این فعال محیطزیست میگوید پیمانکار برای دستیابی به بلندترین کلوت منطقه با ایجاد راه دسترسی، شمار قابل توجهی از کلوتها را با ماشین آلات سنگین راهسازی تخریب و دالانها و تنگههای بین کلوتها را پر کرده تا بتواند راه دسترسی به کلوت مورد نظر را ایجاد کند. برای رسیدن به سطح کلوت هم بخشی از آن را تخریب و شیب لازم را فراهم کرده است. وی یادآور شد: کلوتها، سازههای منحصربهفرد و یکی از شاخصهای اصلی بیابان لوت هستند که طی هزاران سال براثر فرسایش آبی و بادی شکل گرفتهاند و یکی از جاذبههای گردشگری محسوب میشوند که با بسترسازی میتوانند به منبعی ارزآور تبدیل شوند اما متأسفانه این قابلیت سالهاست نادیده گرفته میشود و از آنجا که برای آن ارزشی قائل نیستند حتی یک پیمانکار بهخود اجازه میدهد به سادگی بخشی از آن را تخریب کند.
جاده شهداد- نهبندان هم که در سال82 به طول 300کیلومتر و به قیمت تخریب کلوتهای بیشماری احداث شد ریشه در همین شیوه نگاه دارد. این در حالی است که تا شعاع 120کیلومتری این جاده، انبوهترین سازههای کلوت وجود دارد و تصویری رویایی را به نمایش میگذارد بهطوری که بومیان منطقه این بخش از کلوتها را شهر خیالی مینامند. با احداث این جاده، برای انتقال آب تا پمپ بنزین که در کیلومتر 90 جاده واقع شده بخشی از کلوتها و نیز بخشی از رودخانه کال شور تخریب شده است؛ همچنانکه عبور خطوط انتقال برق هم در کنار این جاده تخریب شمار قابل توجهی از کلوتها را سبب شده است.
بسیاری از منتقدان محیطزیست معتقدند که یکی از عوامل اصلی تخریب کوهها، غارها و بیابانهای کشور نبود یک سازمان متولی است. اما دکتر ناصر کرمی، مدرس اکوتوریسم گفت: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان زمینشناسی کشور، 2نهاد متولی در این زمینه هستند اما کوتاهی این دو سازمان سبب تخریب بخشهایی از میراث طبیعی کشور میشود.
وی در گفتوگو با همشهری تصریح کرد: تخریب کلوتها ناشی از شیوه برخورد توریسم ناپایدار با آثار ژئوتوریستی است همچنانکه پیش از این هم موارد متعددی از تخریب در این زمینه را شاهد بودهایم؛ مثلا تخریب غار علیصدر نمونهای از این شیوه نگاه است که با دستکاری و دخالتهای غیرعلمی در غار علیصدر چراغ نصب کردهاند با این توجیه که توریست خوشش بیاید. معضلی که وجود دارد این است که هرجا قرار است فعالیت گردشگری انجام بشود باید قبل از هر اقدامی، کارشناسان ذیربط با ظرفیت سنجی، ظرفیت برد محیط را تعیین کنند تا براساس آن، طراحی ویژهای صورت بگیرد و طی آن، مواردی مثل مسیر تردد، محل استقرار و اینکه چه تعداد توریست وارد منطقه شوند مشخص شود. اما در کشور ما این مسائل جایی در صنعت طبیعتگردی ندارد حتی هنوز ما مدلی از کمپ استاندارد طبیعتگردی نداریم. درنتیجه اقداماتی که در این زمینه صورت گرفته بهصورت غیرعلمی و غیرفنی و توسط افرادی که صلاحیت ندارند انجام شده و میشود که نتیجه آن تخریب است.
این مدرس دانشگاه افزود: اساسا مدیران سازمان جنگلها و مراتع و سازمان حفاظت محیطزیست هیچ ذهنیت و ایدهای برای چشمانداز ندارند و تمام ذهنیت آنها روی فضای زنده و محیط بیولوژیک است. با همین ذهنیت است که اگر درختی قطع بشود سازمان جنگلها وارد گود میشود یا اگر گونهای از حیات وحش کشته شود سازمان محیطزیست وارد عمل میشود اما اگر کوهی را بکنند این دو سازمان منفعل نگاه میکنند و به این مسئله فکر نمیکنند که مرحله بعدی تخریب محیط است.
کرمی در پایان یادآورشد: کلوتها عارضه زمین شناختی خاصی هستند که بهدلیل ویژگی منحصر به فردشان اولا جاذبه توریستی محسوب میشوند ثانیا بخشی از میراث و سرمایه طبیعی ما به شمار میآیند. براین اساس قاعدتا سازمان زمینشناسی و سازمان میراثفرهنگی و گردشگری باید مدعی باشند اما این دو سازمان چنین ذهنیتی ندارند زیرا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فقط خودش را متولی حوزه خدماتی گردشگری میداند و همانطور که گفته شد در این خصوص نه ایده دارد نه ذهنیت. سازمان زمینشناسی هم به یک سازمان خدماتدهنده به وزارت راه و نفت برای بهرهبرداری و استخراج تبدیل شده و در زمینه ژئوتوریست هیچ دیدگاهی وجود ندارد. مجموعه این مولفهها باعث میشود در جایی مثل کویر لوت هم هر نهاد و سازمانی بدون هیچ مانعی دخالت کند و طرحهای مورد نظر خود را به اجرا درآورد.